و من اکنون در مشهدالرضایم. مبهوت ومتحیر!
هنوز جرات نکردهام از صحن آزادی و از سر قبر شیخ بهایی پایم را فراتر بگذارم!
به چهارمین پست قبلیم که می نگرم با خود می اندیشم که در این موقعیت اصلا آمادگی حضور در محضر امامم را نداشتم. فقط ادایش را در می آوردم!
وقتی به طوس جا به کنار تو می کنم احساس وصل حق به جوار تو می کنم
در بین خلق از همه با آبرو ترم چون کسب آبرو ز غبار تو می کنم
با اشک خجلت آمده ام در حریم تو این است گوهری که نثار تو می کنم
من دل شکسته آمدم و پاک دیده ام دل را چو دیده آینه دار تو می کنم